I returned today from Sulaymaniyah, Kurdistan after speaking at the founding Congress of Enlightenment Feminism (more of this soon). The city – next to Iran and not far from Daesh held territories – is a testament to the fight against Islamist terrorism and for secularism and a renewed enlightenment. There, people mourn their children and loved ones lost but keep on fighting for those still living. I returned to London only to find that Manchester was mourning its children.
The grief is unbearable in both cities – as in many cities worldwide – but the fight against hate and for human solidarity is too great to defeat – no matter how many acts of terrorism.
It may sound cliché, but our common humanity and solidarity will conquer all.
How those killed will be missed…
من امروز ازسليمانيه برگشته ام. به آنجا براى شركت در کنگره موسس فمینیسم روشنگری دابران (بیشتر در این مورد خواهم نوشت) سفر كرده بودم. سليمانيه نزديك مرز ایران و نه چندان دور از مناتق تحت كنترل داعش است. اين سرزمين سمبل مبارزه با تروریسم اسلام سياسى و در دفاع از سکولاریسم و روشنگری است. سرزمينى كه مردم فرزندان از دست رفته خود را نبرد براى زندگى بهتر آنان كه به جا مانده اند گرامى مى دارند. در برگشت به لندن٬ با منچسترى روبرو شدم كه فرزندان خود را از دست داده بود
در هر دو شهر٬ غم و اندوه غیر قابل تحمل است ـ همانطور كه در خيلى از شهرهاى دنيا اين چنين است ـ اما مبارزه علیه نفرت و همبستگى انسانى آنقدر قوی است كه اين همه عمليات تروريسم آن را نمي تواند شكست دهد۔
مى دانم كه گفتن آن كليشه بنظر مى آيد٬ اما همبستگى انسانیت هيچ گاه در مقابل نفرت تروريسم سر خم نخواهد كرد و پيروز خواهد شد
جاى عزيزان از دست رفته خالى و يادشان گرامى باد.