مریم نمازی
انتقادات اخیر آذر ماجدی و هما ارجمند از فمینیست ها، سکولارها و مسلمانان سابق تحت عنوان دفاع از مردم فلسطین، با توجه به استفاده آنها از تبلیغات و ادبیات اسلامی و چپ اسلام گرا نگران کننده است.
بیانیه آنها «نسلکشی در غزه: جنبش حقوق زنان کجا ایستاده است؟» به درستی نسلکشی را محکوم میکند، اما حتی یک کلمه در محکومیت حماس و جنبش اسلامی به میان نمی آورد. (در حالی که من به طور کلی با آن بیانیه موافق هستم، به دلیل این حذف فاحش از امضای آن خودداری کردم. )
این موضع که نظامیگری تحت رهبری ایالات متحده را تهدید بزرگتری میداند – و از این رو تنها مرکز توجه – بخصوص از سوی فعالین حقوق زن و کمونیست که دههها سال علیه رژیم اسلامی ایران مبارزه کردهاند، هشدار دهنده است.
در حالی که به طور سطحی به قطب سوم، قطب مردم اشاره می کنند، قطبی که منصور حکمت در مقابل دو قطب تروریسم دولتی تحت رهبری ایالات متحده و تروریسم اسلامی در میان گذاشت، (دنیا پس ار ۱۱ سپتامر) ، اما عملا نقش اسلام سیاسی را در سرکوب و بازسازی راستگرایانه جوامع را نادیده می گیرند. و این را با بیان و ادبیاتی که دهه هاست علیه چپ، طبقه کارگر و جنبش های مترقی در ایران و خاورمیانه به کار رفته است، انجام می دهند.
به عنوان مثال، آذر در انتقاد از فراخوان مینا احدی برای اعتراض به اسلام سیاسی پس از حمله در مانهایم آلمان، از فریب برای بیان نکات خود استفاده می کند. او می گوید که یک «یک ایرانی چپ تو آلمان» (منظور مینا) هشت ماه پس از نسل کشی که ادامه دارد دعوت به «جهاد ضد اسلامی» کرده است. (این کاملا زبان راست افراطی است که توسط مینا استفاده نشده است.) او میگوید این جهاد «آماده گر پوگروم های مسلمان،» «گتوهای مسلمان در اروپا،» و «کوره های آدم سوزی که اینبار مسلمانان را خواهند سوزاند» خواهد بود. (از ۱۱:۱۲ دقیقه). این ادبیات مستقیماً از زرادخانه اسلام سیاسی با عاریه گرفته شده است.
و بدتر از آن، آذر در همان ویدئو، تهدید اسلام سیاسی را کاملاً انکار میکند و با لفاظی میپرسد: «آیا واقعا جنبش اسلامی توی اروپا الان تهدید؟ آیا واقعا کسی را تهدید کرده؟» (دقیقه 5:۵۰ ) او سپس تهدیدهایی مانند محدودیت آزادی ها و حقوق دموکراتیک، جنگ افروزی، فقر… را فهرست می کند (انگار ما نمی توانیم در هر زمان بیش از یک تهدید در جامعه داشته باشیم). او میافزاید: «اینهاست خطره، نه تروریسم اسلامی.» که به گفته او توسط دولتهای غربی حمایت میشود.
او ادامه می دهد: «آیا واقعا جمهوری اسلامی الان داره تو اروپا کارهای تروریستی انجام می ده؟ مگر دیوانه است؟ باید بتونه خودش را حفظ کنه. بمب می ریزن داغونش می کنند. خود کشی این کارها.» (دقیقه ۱۰:۴۸) این در حالی است که فعالیت های تروریستی رژیم در اروپا علیه مخالفان به خوبی مستند شده است.
در حالی که آذر به درستی از جنبش راست افراطی و ضد مسلمانان انتقاد می کند، اما او همچنان شعارهای قدیمی را تکرار می کند که انتقاد از اسلام و اسلام سیاسی به جنبش فاشیستی آتش می افزاید. (پس جایگاه انتقاد از فاشیست های اسلامی ما کجا است؟ آیا ما باید سکوت کنیم؟ آیا فقط فاشیست های سفیدپوست باعث نگرانی می شوند؟ و اگر از انتقاد از اسلام و اسلام سیاسی دست برداریم، آیا این به رشد راست افراطی پایان خواهد داد؟ اگر اینطور بود، کشورهایی که قوانین توهین به مقدسات دارند، جنبش های راست افراطی نمی داشتند.)
آذر می گوید این فراخوان به اعتراض در واقع ضدیت با مسلمان است، «بخوان ضد مسلمان. هیچ انسان عادی بین اسلامی و مسلمان تفکیک قائل نمی شه. » (دقیقه ۲:۴۰) اینها حرفهای پوچی هستند. مثل این است که بگوییم مردم عادی نمی توانند بین مسیحیان و فاشیستهای جبهه ملی انگلس تمایز قائل شوند. با این منطق باید از انتقاد از ناسیونالیستهای نژاد پرست دست بر داشت. آیا این همان اتهام «اسلام هراسی» نیست که ما چندین دهه با آن مبارزه کرده ایم؟ چند بار گفتهایم که انتقاد از راست افراطی مذهبی و مذهب با حمله به مردم یکی نیست؟ چند بار گفتهایم که نباید به دلیل نژادپرستی، جنبشهای اسلامی را توجیه کنیم، و یا بخاطر وجود جریانات اسلامی نژادپرستی را توجیح کنیم؟
در مصاحبه ای با تلویزیون پرتو، وقتی از آذر خواسته شد موضع خود را مبنی بر اینکه اسلام سیاسی تهدید نیست توضیح دهد، می گوید منظورش این بود که هیچ تهدیدی در اروپا از جانب تروریسم اسلامی و رژیم اسلامی ایران وجود ندارد. در منطقه یا آفریقا است که آنها تهدید هستند. (اگر آنها در منطقه تهدید هستند، چرا به نقش حماس و اسلام سیاسی در بیانیه نسل کشی در غزه: جنبش حقوق زنان کجا ایستاده است رجوع نشده است؟)
او در این مصاحبه ادامه میدهد که منتقد دیدگاههای او تبلیغات اسرائیل و غرب را خریده و می خواهد «حماس را به نسل کشی اسرائیل وصل کنی و در نتیجه چشمت را به یک نسل کشی مسلم … ببندی.» (۱۲:۳۴) ظاهراً منتقدان دیدگاههای آذر در مورد نسلکشی سکوت میکنند، در حالی که موضوع مورد بحث سکوت او در قبال جنایات و نقش اسلام سیاسی، منجمله در نابودی جنبش فلسطین برای رهایی و تعیین سرنوشت آن است.
در پایان مصاحبه، او مسلمانان سابق را هدف قرار می دهد. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که جنبش مسلمانان سابق یک جنبش حقوق مدنی است که خواستار پایان دادن به قوانین کفر و ارتداد و اصرار بر حق آزادی وجدان و اندیشه، حق بی دین بودن و انتقاد از دین بدون تهدید و ترس است. در این مورد آذر میگوید: «متاسفانه عده ای تمام فعالیتهای ضد مذهبی شون تحریکه. تحریک دائم مردم مسلمان.» (دقیقه ۳۱:۵). در ادامه می گوید که این انتقاد از سایر گروه های مذهبی نمی شود. نمونه ای که او مثال میزند یک مثال شناخته شده ضدیهودی است که معمولاً توسط امثال حماس، رژیم اسلامی ایران و نظریه پردازان تئوری توطئه تبلیغ می شود. او میگوید در نیویورک تونل زیرزمینی اطراف یگ کنیسه حتی با وجود اینکه «پلیس میاد می بینند خون هست، بچه قربانی کردند» «خون بچه خوردن» اما این اخبار سانسور می شود. (۳۲:۰۹ دقیقه) اتهامات مربوط به افترای خون از قرون وسطی، زمانی که یهودیان به دروغ به قتل به ویژه کودکان متهم می شدند سرچشمه می گیرد. این اتهامات برای توجیه خشونت علیه یهودیان مورد استفاده قرار گرفته است. برای بررسی واقعی حادثه کنیسه را اینجا ببینید.
بیان اینگونه نظرات مشمئز کننده و دست راستی هر شخصیت سیاسی چپ را باید با یک اسکاندل سیاسی روبرو کند، ولی ظاهرا در این دوران وارانه هر اراجیفی را در یک برنامه تلویزیونی چپ می توان بیان کرد و مورد سوال قرار نگرفت.
در ادامه، آذر می گوید او طرفدار آزادی بی قید و شرط بیان است، اما (همان امای معروف) «مردم را تحریک نکنید. نرید جلوی مسجد، مشروب بخورید» (۳۴:۱۶ دقیقه). باز هم آذر بر فریب تکیه می کند. کمپین سیاسی ما برای برجسته کردن ماهیت سرکوبگر دولت های مذهبی علیه شهروندانی که مجبور به روزه گرفتن هستند طراحی شده است. اولین بار در سال ۲۰۱۰ در مراکش توسط گروه جنبش آلترنتیو برای آزادی های فردی انجام شد
در واقع، ما در شورای مسلمانان سابق بریتانیا هر سال جلوی سفارت ها می رویم نه مساجد. امسال هم در مقابل سفارتخانههای رژیم اسلامی ایران، پاکستان، مراکش و عربستان سعودی روزه خواری داشتیم تا آزار و اذیت مردم به دلیل سرپیچی از احکام روزهداری را محکوم کنیم. آذر به طرز فریبنده ای اقدام سیاسی ما را به عنوان تحریک علیه مسلمانان به تصویر می کشد، در حالی که در واقع بسیاری از مسلمانان نیز به دلیل خوردن و آشامیدن در ماه رمضان مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. آذر دوباره از تبلیغات و اخلاق اسلامی استفاده می کند.
زنانی که از قوانین حجاب سرپیچی میکنند، آنهایی که از آپارتاید جنسی تخطی میکنند، آنهایی که بیخدا میشوند و غیره همیشه تحریکآمیز تلقی میشوند و با شدت کامل قوانین شریعه مجازات میشوند. محو کردن تمایز بین اسلامیون و مسلمانان و یکسان پنداشتن آنها در واقع یکی دیگر از موضع گیری های راست افراطی است که هم توسط اسلام گرایان و هم ناسیونالیست های نزادپرست، البته به دلایل مختلف، برای ترساندن مردم به سمت سیاست نفرت خود طراحی شده است.
آذر ماجدی باید بهر حال آگاه باشد که تحریک ابزار مهمی برای پائنی ها در برابر قدرت، برای باز کردن فضاها، شکستن تابوها، فرصتی برای ابراز نظر، مبارزه و تغییر است. اما سوال اساسی این است که کی چهکسیرا تحریک می کند؟ آیا نوشیدن مشروب در مقابل سفارت تحریک آمیز است یا آزار و اذیت و قتل کسانی که از قوانین شریعه سرپیچی می کنند؟
استفاده آذر از زبان اسلام گرایانه چنان آشکار است که حتی در مشرق، یکی از رسانه های رژیم اسلامی، از او نقل قولی مثبت ارائه شده است. نقل قول از مصاحبه رو در رو با محمود احمدی گویا است.
و در پاسخ به آن «فمینیستها و سکولاریستها» که در کنفرانس آنلاین او درباره جایگاه جنبش حقوق زنان در غزه سخنرانی نکردند، همان چیزی را میگوید که رژیم و اسلامگرایان همیشه درباره سازمانهای حقوق زنان و سکولاریستی گفتهاند. و او یک کلیشه ی ضدیهودی را علیه سوروس، که راست افراطی می گوید استفاده می کند. او می گوید
««عده ای جواب نه دادند. به این خاطر که حمایتهای مالی، فاندهایی که از دولتهای مختلف غربی می گیرند یا نهادهای غربی دموکراسی می گیرند در خطره، چون اگر علیه اسرائیل حرف بزنند، اونها را از دست می دند.» (از ساعت ۷:۲۳ دقیقه) «عده ای پول سازمانهاشون برای ادامه حیات از نظر مالی متکی به دولتهای غربی و سازمانهای دموکراسی غربی مثل سازمان سوروس هستند که به بسیاری از این سازمانهای زنان و سکولار کمکهای پول می ده . عملا فاسدشون می کنه…. اینها باعث شده که سکوت کنند.» (از ۳۲:۴۷ دقیقه)
کدام سازمان ها آذر؟ چرا آنها را لیست نمی کنید و فساد آنها را افشا نمی کنید؟
در ضمن بگذارید از فرصت استفاده کنم و در مورد مقاله ای که هما ارجمند و انتقادشاز شورای مسلمانان سابق بریتانیا به دلیل سازماندهی کنفرانس به قول هما در «جریان یک نسل کشی» پاسخ بدم. هما خوب میداند که ما از سال ۲۰۰۸ کنفرانس هایی ترتیب داده ایم ( خود او در برخی از آنها سخنرانی کرده است) و بیش از یک سال طول می کشد تا بزرگترین گردهمایی مسلمانان سابق در سراسر جهان برای دفاع از حقوق ارتداد، توهین به مقدسات و آزادی بیان سازمان دهیم. (اهمیتش در این است زیرا مجازات این افراد طبق قوانین اسلامی اعدام است).
از ۲۰۰۸، کنفرانسهای شورای مسلمانان سابق بریتانیا و یک قانون برابر برای همه، تمام ادیان و جنبشهای راست مذهبی، از جمله هندو، یهودی، مسیحی، بودایی، و سیک را مورد انتقاد قرار دادهاند. مانیفست ها و بحث های کنفرانسها را اینجا ببینید. همچنین، ما سال ها علیه راست افراطی، نژادپرستی، بیگانه هراسی، علیه تعصب ضد مسلمانان فعالیت کرده ایم… به عنوان مثال گزارش های : “دشمنان نه متحدان: راست افراطی” و “طرفداری با ظالم: چپ طرفدار اسلام سیاسی ”.
اما گمان میکنم وقتی کسی به فریب و زبان و اخلاق اسلامی تکیه میکند، شاید بیان حقیقت مهم نباشد. هما میگوید «در ریشخند ماه رمضان در مقابل مکانهای مناسب به مسلمانان مشروبات الکلی می نوشند» ظاهرا هدف ناسزا دانستن انتقاد از اسلام و اسلام سیاسی است.
من کنجکاو هستم؛ آیا هما نیز نوشته ای در انتقاد از پراید به خاطر برگزاری سالانه پراید ل جی بی تی یا گروه های مدافع حقوق پناهندگان به خاطر سازماندهی حول روز جهانی پناهندگان «در جریان نسل کشی» نوشتند؟ یا آیا خشم او فقط برای کسانی است که از اسلام و اسلام سیاسی انتقاد می کنند؟
هما ارجمند ظاهرا برای مخالفت با ما به شکل مضحکی از «پیامبر بیخدایان» ریچارد داوکینز و موضع او در مورد مسیحیت و یهودیت یاد می کند انگار همه بی خدایان یکسان فکر می کنند. مسلمانان، مسلمانان سابق، آتئیست ها هم شکل و هم گام نیستند. مسلمانان سابق و آتئیست ها در اعتراض برای حقوق مدنی با هم مرتبط هستند، نه هویت یا سیاست و عقیده. من به شدت با موضع داوکینز در مورد مسیحیت مخالفم. همیشه گفتم مذهب باید مانند پاکت سیگار با هشدار بهداشتی همراه باشد: مذهب می کشد. در ضمن مخالف قهرمان خواندن آیان هیرسی علی از سوی او هستم. او راست مسیحی و نیو محافظهکاری را تبلیغ میکند. اما بله، شوک و وحشت، ما هر دو بیخدا هستیم. یک کیسه کردن افراد برای افشای آنها همان کاری است که راست افراطی می کند. یک اسلام گرا خواستار قوانین شریعت می شود و از نظر آنها همه مسلمانان و کسانی که خارجی بنظر می آیند یکسان هستند و همه باید یا به رواندا دیپورت بشوند یا به دریا رانده شوند.
البته برای نشان دادن استفاده از زرادخانه تبلیغاتی اسلامی ها و گرد خاک بپا کردن و بحثهای کسالت آور قدیمی خیلی میتوان گفت، اما همین کافی است تا نشان دهد که چگونه هما ارجمند، آذر ماجدی و همرزمانشان اکنون محکم به اردوگاه چپهای طرفدار اسلامسیاسی پیوستهاند و تهدید اسلام سیاسی به عنوان ابزار دست راستی سرکوب و بازسازی راست گرایانه در خاورمیانه و جهان را نادیده گرفتند.
اگر آنها می خواهند ببینند که موضع اصولی در قبال نسل کشی غزه و تروریسم حماس و اسلامیون چگونه است، من بیانیه فمنیست دیسنت درباره نسل کشی در غزه و برنامه نان و گل سرخ درباره نسل کشی دولتی اسرائیل و تروریسم حماس را توصیه می کنم.
آذر میگوید تاریخ قضاوت خواهد کرد. حقیقتا اینکونه است.